مینا حاجی، سردبیر ماهنامه عصر تراکنش / سومین رویداد ۹ ژانویه ۱۹ و ۲۰ دیماه امسال با حضور بیش از ۲ هزار نفر از فعالان و متخصصان و مدیران صنعت رمزارز ایران برگزار شد. رویدادی که برازنده صفت «بزرگترین» است، زیرا تا امروز هیچ رویداد تخصصیای، در صنعت رمزارز و یک قدم فراتر از آن، در صنعت دارایی دیجیتال، در این ابعاد در کشور برگزار نشده بود. این رویداد دوروزه که متشکل از همایش، نمایشگاه، کارگاههای تخصصی، سالن کاریابی، استودیو و شبکهسازی پیوسته بود، طیف وسیع و متنوعی از فعالان اکوسیستم رمزارز و دارایی دیجیتال کشور را به خود جذب کرد؛ اکوسیستمی که هنوز با چالشهای مهمی نظیر رگولاتوری مواجه است و همچنان در فضایی مهآلود قدم برمیدارد؛ با این حال، امروز به بلوغ بالایی رسیده و «صنعت» نامیدنش اغراق نیست.
این بلوغ را نهتنها در نوع فعالیت کسبوکارهای این صنعت و تلاششان برای تطبیق با خواستهها و قوانین نانوشته رگولاتورهای پیداوپنهان میتوانیم ببینیم که حتی در رویکردشان در ایجاد همافزایی بین صنایع رمزارز، بازار سرمایه و لندتک کشور نیز مشهود است. کسبوکارهای حوزه رمزارز ایران با وجود تمام شوق و خواستهشان برای به رسمیت شناخته شدن از سوی دولت و حاکمیت، تا امروز محکوم به فعالیت در فضایی خاکستری بودهاند؛ فضایی که حداقل تا امروز، نه ممنوعیت و نه رسمیت را بهوضوح بیان کرده است. البته حرکت در این فضای مبهم هرچند میتواند فرسایشی و خستهکننده باشد، ولی اکوسیستم رمزارز ایران با تکیه بر بلوغ نسبیاش تواتنسته به جای سروکله زدن فقط با یک رگولاتور مشخص و روشن، در تعامل با نهادهای متعددی نظیر بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، وزارت صمت، وزارت ارتباطات، مجلس و سایر نهادهای دولتی، پذیرا و به دنبال راهی برای رسمیت یافتن خود باشد و از آنطرف، به نظر میرسد نهادهای رگولاتور هم بیش از هر زمان دیگری به اهمیت رگولاتوری این حوزه پی بردهاند و این نشانهای خوب و حائز اهمیت است.
ایجاد فضای شبکهسازی گسترده و امکان تعامل بین کسبوکارها و نهادهای رگولاتور را میتوانیم از مهمترین دستاوردهای سومین رویداد دوروزه ۹ ژانویه بدانیم؛ رویدادی که در آن از روندهای جهانی این حوزه، تکنولوژیهای روز صنعت و آخرین تغییراتشان، فرصتهای رگولاتوری، نیازهای تریدرها در کشور، نگرانیهای رگولاتورها، کاربردپذیری بلاکچین در صنایع مختلف کشور، فرصتهای همافزایی بازار سرمایه و بازار داراییهای دیجیتال در کشور، مباحث آموزشی فعالیت در این حوزه و دهها موضوع دیگر حرف زده شد. در این میان، با وجود گستردگی صحبتها، اگر بخواهم فقط یک موضوع را برای مخاطبان ماهنامه عصر تراکنش، به شکل خاص و متمایز برجسته کنم، داستان «تتر و کاربران ایرانی» انتخاب درستی به نظر میرسد. تتر، موضوعی است که فکر میکنم باید درباره آن بیشتر صحبت کنیم و ریسکهایش را دقیقتر بشناسیم و حواسمان باشد همانقدر که برای ایران و کاربران ایران با توجه به مسائلی که در فضای بینالمللی داریم، فرصتهای بزرگی خلق کرده، ممکن است محل ریسک نیز باشد.
شرکت تتر بهعنوان صادرکننده استیبلکوین USDT و یک نهاد متمرکز همیشه در تلاش برای انطباق با قوانین داراییهای مالی ایالات متحده، کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC)، گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و دیگر سازمانهای نظارتی بوده و اواسط آذرماه سال جاری نیز نظارت بر بازار ثانویه را بهمنظور مسدودسازی فعالیتهای مرتبط با افراد تحتتحریم که در فهرست اتباع ویژه تعیینشده (SDN) اوفک قرار دارند، ارائه کرده است و از آنجایی که ایران نیز در فهرست کشورهای تحت تحریم ایالات متحده قرار دارد، نگرانیها از بابت فریز شدن تترهای ایرانیان بیشتر شده است. اتفاقی که در رویداد نهم ژانویه باعث شد از تتر بهعنوان «بمب ساعتی» یاد شود؛ بمبی که ممکن است هرلحظه در اکوسیستم رمزارز ایران منفجر شود و این صنعت جوان را با بحرانی بزرگ و شاید حتی ملی مواجه کند، زیرا بنا بر آمارها بیش از ۵۰درصد معاملات رمزارز دنیا به تتر اختصاص دارد و اکنون نهتنها در دنیا که در ایران نیز نقشی کلیدی در اکوسیستم رمزارز پیدا کرده و دسترسپذیری آن هم بسیار افزایش یافته است.
دنیای رمزارزها بدون تتر احتمالاً دیگر خیلی قابل تصور نباشد، ولی نباید از احتمالات حتی کوچک درباره ترکیدن این بمب ساعتی در ایران بیتفاوت گذر کرد؛ مخصوصاً برای آن قسمت از جامعه ایرانی که بخشی از دارایی خود را تبدیل به تتر کرده است تا از تورم جان سالم به در ببرد. بنابراین، شاید مهمترین توصیهای که بشود به کاربران ایرانی کرد این باشد که نسبت کوچکی از دارایی خود را به تتر اختصاص دهند و حتماً جایگزینی برای آن انتخاب کنند که ریسکهای کمتری داشته باشد تا در صورت رخ دادن این اتفاق در آینده، متوجه ضررهای سنگین نشوند. هرچند که امیدوارم رابطه تتر و کاربران ایرانی به همین شکل فعلی باقی بماند و این شوک به کاربران ایرانی هیچوقت وارد نشود.
دیدگاهتان را بنویسید