افشین آشوری، فعال اقتصاد رمزارز، در رویداد ۹ ژانویه در مورد مشکلات ماینینگ در کشور صحبت کرد. او گفت: «ماینینگ و تبادل، دو روی یک سکهاند! اگر ماینینگ نباشد، تبادل هم نیست. در ایران اکنون ماینینگ وجود ندارد؛ در کلیۀ کشورهای دیگر، هر روز بهتر از دیروز! در ایران به دلیل قانون بد، که از بیقانونی بدتر است؛ و به خاطر سیاستهای غلط، ماینینگ شکست خورد. بازیگران بزرگ از ایران خارج شدند. همه چیز داشت خوب پیش میرفت؛ در سالهای ۹۷ یا ۹۸ یک آییننامه بیرون آمد که فناوری جدیدی که همه از آن واهمه داشتند را تبدیل به صنعت کرد. قبلاً این تصور وجود داشت که استخراج بیتکوین به مثابه سکه ضرب کردن است و فعالان آن حوزه دستگیر میشدند؛ اما حالا صنعتی شکل میگیرد که حاصل تلاش عدهای زیاد است. آییننامه خوب جلو رفت؛ تا چند ماهه اول آقای روحانی که دستور معلقسازی صنعت استخراج رمزارز را صادر کرد و تمام مشکلات برق کشور را گردن این صنعت انداختند؛ حکایت مشهور «مریض چی خورده؟» است.»
تاریخچه قوانین مربوط به ماینینگ
او با اشاره به اینکه اگر ما طبق برنامه توسعه ششم پیش میرفتیم، میبایست ۱۲۰هزار مگاوات نیروگاه در کشور شکل میگرفت، توضیح داد: «این کارها انجام نشده بود؛ تولید برق کشور در حد ۵۵هزار مگاوات بود؛ در مقابل مصرف ۸۵هزار مگاواتی در کشور! حالا یک قربانی میخواستند. قربانی چه کسانی بودند؟ صنعتگران استخراج رمزارز! این مصوبهای است که در سال گذشته، بنا به دستور رئیس جمهور، به دنبال ساماندهی رمزارزها بود. تاریخ مصوبه مشخص است: «۲۲/۸/۱۴۰۰». قبل از آن هم یک مصوبه به تاریخ ۲۲/۵/۹۸ یا شاید هم ۱۸/۵/۹۸ داشتیم.»
علت شکست خوردن صنعت ماینینگ در کشور
آشوری در این باره عنوان کرد: «چطور شد که ماینینگ نشد؟ مسئله به این قسمت بر میگردد: تعرفۀ انرژی و مخصوصاً گاز! همۀ بچهها به این اتفاق نظر رسیدند که برقی در ایران وجود ندارد؛ تصمیم گرفتیم که «نیروگاه خودتأمین» بزنیم؛ ولی مصوبۀ اخیر آقای مخبر که یک ماه و نیم پیش اعلام کردند، جلوی کارمان را گرفت. ما چهار سال پیش این را گفتیم که ما صنعتی را میآوریم که برق مورد نیاز خودش را تأمین میکند و در زمان پیک، به شما برق رایگان میدهد. البته این حرف را نمیبایست که مطرح میکردیم؛ هدف ما حل مشکل مملکت بود! آنها به خودشان گفتند: «مگر چقدر برایشان دارد که برق رایگان هم به مملکت میدهند؟» صنعتی که میتوانست در تأمین ارز غیرقابل تحریم برای کشور، منافع فراوان به دنبال آورد و چشمانداز اشتغال ۱۵۰۰۰ نفر و ارزآوری یک میلیارد دلاری فعال باشد؛ تا یک جا و طبق آییننامۀ قبلی خوب پیش میرفت؛ ولی در جلسهای که در ماه رمضان در بهار ۱۴۰۰ برگزار شد؛ نمایندۀ وزارت نفت گفت: «گاز برای ماست، پولش هم برای ماست؛ ما تعیین میکنیم که به شما گاز را با چه قیمتی بدهیم» گفتیم: «ما هم مثل صنایع پرمصرف دیگر هستیم؛ چه فرقی میکند؟» گفتند: نه! ما سرنوشت شما را رقم میزنیم». ۹۹% از این متن خیلی خوب نوشته شده؛ ولی ۱% آخر تمام کار را خراب کرد.»
او در ادامه خاطرنشان کرد: «همه موافق بودیم که طرح «برق خودتأمین نیروگاههای گازی با بازدهی بالا» شکل گیرد و با کمک به پیک مصرف، مشکل انرژی کشور را برطرف سازد. ما هیچ پولی نخواستیم؛ فقط معادل ۲۰۰۰ مگاوات برق گاز مطالبه کردیم که سه دهم درصد مصرف گاز کل کشور میشود. همین الآن بالای ۱۳% از گاز در نیروگاهها اتلاف میشود. اگر ما این ۲۰۰۰ مگاوات را با نیروگاههای خودتأمین جدید به دست میآوردیم؛ فواید مصرف این گاز از قیمتش بیشتر میشد. اما چرا جلویش را گرفتند؟ علت را پیدا کنید!»
تعرفه گاز، عاملی که دست و پای ماینینگ را بست
این فعال اقتصاد رمزارز با اشاره به اینکه ناگهان اعلام کردند که تعرفه گاز باید با قیمت جهانی باشد، عنوان کرد: «الآن که هوا کمی سرد شده؛ قیمت جهانی گاز از دیروز ۷% افزایشیافته و به ۱۰ سنت رسیده؛ ولی به صنعتگران فناور ما به قیمت ۲۵ الی ۳۰ سنت میدهند. چرا اینطور است؟ خودشان باید توضیح دهند؛ میگویند: «گاز برای ماست، پولش هم برای ماست». این باعث بیچارگی چندهزار سرمایهگذار شده است. این تعرفۀ گاز غیرقابل باور و ماورای زمینی است. در کل کرۀ زمین، چنین تعرفهای وجود ندارد. به یک بنده خدا یک متر مکعب گاز را به قیمت معینی فروختهاند و همان را مبنای قیمت تمام کشور کردهاند. به صنایع دیگر، گاز را به قیمت ۵۰ تومان یا ۵۰۰ تومان میدهند؛ ولی به صنعت استخراج رمزارز به قیمت ۱۲۰۰۰ تومان! این یعنی ۱۲۰.۰۰۰ریال! افزایش تعرفه باعث زیرزمینی شدن این صنعت پرتابل شده! این صنعت قابل حمل است؛ به راحتی میتواند در جاهای مختلف پنهان شود.»
او در ادامه یادآور شد: «۲۵۰۰ مگاوات برق با دستگاههای قدیمی پنج سال قبل، به صورت زیرزمینی صرف ماینینگ میشود؛ پول برق را هم نمیدهند و کسی نمیتواند آنها را پیدا کند؛ هر روز بیشتر از قبل میشوند. ما پیشنهاد ایجاد یک شهرک و یک هاب با اشتغال ۷۰۰ نفر را دادیم؛ کار در این زمینه را شروع کردیم. کارهای لازم را انجام دادیم؛ زمین خریدیم، تغییر کاربری دادیم…. نه زمین ملی در اختیارمان گذاشتند و نه منابع طبیعی! به اصطلاح «امور اراضی»، سراغ مستثنیات رفتیم و حتی «ملکیت» آن را گرفتیم؛ طرح آوردیم که خودمان نیروگاه بزنیم و یک هاب بسازیم که همۀ بچهها در آنجا جمع شوند و تمام کشور بدانند که اینجا شهرک ماینینگ است. در منطقه چنین شهرکی وجود ندارد. همه چیز خوب پیش رفت؛ ولی همین که گفتند «گاز برای ماست» تمام سرمایه ما را به باد دادند.»
شهرک ماینینگی که به سرانجام نرسید
افشین آشوری درباره تلاش برای ساخت شهرک ماینینگ توضیح داد: «۸۵۰۰۰ تن مصالح به آنجا بردهایم. هیچ کدام از شهرکهای صنعتی چنین زیرسازی را ندارند. تراکم زیرسازی اینجا ۱۰۰% است؛ هواپیما هم میتواند روی آن بنشیند؛ مثل زیرسازی فرودگاه است. این تصویری از کارهایی است که ما انجام دادهایم. قرار بود چه چیزی بسازیم؟ برای خودمان نمیساختیم، برای کل اکوسیستم میساختیم؛ از دولت هم هیچ پول یا وامی نگرفتیم! آخر و عاقبت کار، درست است که ما را ناامید کردید؛ درست است که ما را زمین زدید؛ ولی ما زمین میخوریم و بلند میشویم. بعد محل دیگری را ساختیم که ۷۰ میلیارد تومان برای آن هزینه شده؛ آن هم با دلار ۲۷ هزار تومانی که دو و نیم میلیون دلار میشود! بعد که دیدیم نمیگذارند کار کنیم؛ بنا به گفتۀ رضا که باید برایمان هواپیما بگیرند؛ یک عده سوار هواپیما شدند و رفتند. «اردبیلی» اولین نفری بود که او را گرفتند، زندانی کردند و گفتند: «بیتکوینهایت را کجا قایم کردهای؟». او الآن از کشور خارج شده و دارد با hash-rate خیلی بالا کار میکند. تمام صحبتهای من مستند است. آقای «فردوس از شرکت ماموت» دوازده میلیون دلار سرمایهگذاری کرده بود ولی دست از توسعه در اینجا برداشت و سرمایهاش را به جای دیگر برد. آیا قانون باید اینطور باشد؟ درست است که میخواهید جوانهای این مملکت را ناامید کنید؛ ولی ما در مملکت هستیم و میمانیم! ما این مملکت را میسازیم!»
دیدگاهتان را بنویسید