در سالهای اخیر، نفوذ فناوریهای دیجیتال به پیشرفت فناوری و توسعه دسترسی مردم به اینترنت کمک قابل توجهی کرده است. علی نعمتی شهاب، مشاور تحول دیجیتال به بهانه رویداد ۹ ژانویه درباره مهم بودن تحول دیجیتال میگوید: «در دهههای گذشته، سازمانها به صورت سنتی برای تحول فرآیندهای خود به صورت جزیرهای از فناوریهای مختلف از جمله فناوریهای نرمافزاری استفاده میکردند ولی شتاب فناوری در یک دهه اخیر به حدی زیاد بوده که باعث شده سازمانها چارهای جز حرکت به سمت استفاده از فناوریهای جدید برای تحول مدلهای کسبوکار، سازمان، فرآیندها و نحوه مدیریت سازمان خود نداشته باشند؛ بنابراین در این روزهایی که تحول دیجیتال دیگر یک انتخاب نیست، بلکه تبدیل به یک اجبار شده، سازمانها چارهای جز اینکه یک بار برای همیشه تصمیم بگیرند در فضای سنتی به کار خود ادامه دهند یا از فناوریهای دیجیتال برای تحول سازمان خود در ابعاد مختلف استفاده کنند، ندارند.»
جایگاه بلاکچین در تحول دیجیتال
علی نعمتی شهاب با اشاره به این که بلاکچین، یک فناوری است که عمر آن شاید بیشتر از یک دههای که در مورد آن صحبت میکنیم نباشد و گذشته خیلی طولانی ندارد. بیان میکند: «ریشه مفاهیمی که بلاکچین بر اساس آنها پایهگذاری شده است، به مدت زمان طولانیتری برمیگردد. زمانی که در مورد بلاکچین صحبت میکنیم، چیزی که در افکار عمومی وجود دارد، دنیای بسیار جذاب رمزارزهاست که تقریبا همه ما با آن آشنا هستیم و بسیاری از ما در این بازار فعالیت داریم. اما من بهعنوان فردی که بیش از دو دهه در حوزه تحول دیجیتال فعالیت کردم، بلاکچین یک ابزار و فناوری جدید است که به ما کمک میکند مدیریت دادهها با به همراه قواعد سازمانی را با اثربخشی و دقت بیشتری انجام دهیم.»
او ادامه میدهد: «سازمانها اساسا برای اینکه بتوانند مدیریت اثربخشتر و بهرهوری بیشتری داشته باشند، چارهای جز مدیریت بهینه دادههای خود ندارند. برای اینکه بتوانند از دقت و صحت دادهها مطمئن باشند، همیشه با چالشهای مختلفی مواجه بودهاند؛ از جمله اینکه آیا نسخههای مختلف دادهها که در سطح سازمانها وجود دارد، نسخههای بهروز و درستی هستند یا خیر. قبل از ابداع بلاکچین، پاسخ دادن به این سوال کار سختی بود و همین باعث میشد همیشه در مورد امکانپذیری استفاده از دادهها تردید وجود داشته باشد اما به دلیل ویژگیهایی که فناوری بلاکچین دارد و همچنین ابزارهایی که در کنار آن قرار میگیرد، از جمله قراردادهای هوشمند، سازمانها میتوانند به دادههای خود اتکای بیشتری داشته باشند. در این دورانی هم که هوش مصنوعی تبدیل به روندی جدی در بازار شده و هوش مصنوعی برای کارکرد صحیح خود نیاز به دادههای درست دارد، میتوانیم نتیجه بگیریم که بلاکچین هم برای سازمانها، تبدیل به یک ابزار و فناوری جدی به منظور تحول شده است.»
مدلهای کسبوکاری در معماری سازمانی
این مشاور تحول دیجیتال در باره مدلهای کسبوکاری اظهار میکند: « تصور سازمانها عموما از فناوریهای دیجیتال این است که ما برای ایجاد و خلق مدلهای جدید کسبوکار باید از آن استفاده کنیم. از آنجا که موضوع صحبت ما بلاکچین است، این فناوری باعث ایجاد مجموعه جدیدی از مدلهای کسبوکار شده که در دهههای گذشته و پیش از ابداع آن محلی از اعراب نداشته است. اکوسیستم رمزارزها و فضای دیفای در واقع مدلهای کسبوکاری هستند که قبل از ابداع بلاکچین نمیتوانستیم در مورد آنها صحبت کنیم. از آنجا که علاقه شخصی من به بحث تحول سازمانی است، بلاکچین با توجه به ویژگیهایی که دارد و ابزارهایی که فراهم میکند، به سازمانها برای تحول مدلهای کسبوکار سنتی خود، میتواند به میزان قابل توجهی کمک کند. بهترین مثال در این مورد این است که سازمانها در مدیریت زنجیره تامین خود با چالشهای مختلفی مواجه بودهاند؛ از شناسایی پیمانکار و جمعآوری اطلاعات در حلقههای تامین زنجیره خود تا به اشتراکگذاری دادههای خود و اجرای قراردادهایی که در حلقههای مختلف وجود دارد، از جمله این چالشها بوده است.»
بلاکچین و ابزارهای جانبی آن از جمله قراردهای هوشمند و ابزارهای پرداخت به سازمانها کمک میکنند که بتوانند مدلهای کسبوکار زنجیره تامین خود را متحول کنند و به شکلهای جدیدی به اجرا دربیاورند تا بتوانند به چالشهای گذشته پاسخ دهند. علی نعمتی شهاب توضیح میدهد: «در حوزه معماری سازمانی، ما یک لایه از مدل کسبوکار پایینتر میآییم؛ به این معنی که به سمت عملیات سازمانی حرکت میکنیم. در عملیات سازمان، معمولا مثلث سهگانهای وجود دارد که شامل نیروی انسانی، فرآیندها و تکنولوژی مورد استفاده در سازمان است. عموما زمانی که از فناوری صحبت میکنیم، بیشتر به جنبه تکنولوژی در آن مثلثی که به آن اشاره کردم، توجه میکنیم. اما نکته مهم اینجاست که استفاده از فناوریهای نوین و بهرهگیری از منافع فناوری دیجیتال، تاثیر اصلی خود را در درجه اول روی حوزه فرآیندها و در کنار آن در زمینه فرهنگ سازمانی و نیروی انسانی سازمان میگذارد.»
او خاطرنشان میکند: «ما برای اینکه بتوانیم از فناوری استفاده کنیم، باید بتوانیم فرآیندهای خود را متحول کنیم و اثربخشی بیشتری انجام دهیم، مدیریت ذینفعان خود را در سازمان به شکل اثربخشتری انجام دهیم و همچنین ابزارهای جدیدتری در اختیار نیروی انسانی خود قرار دهیم که آنها هم بتوانند با بهرهوری و اثربخشی بیشتری کار خود را انجام دهند؛ بنابراین، بلاکچین مانند هر فناوری دیگری آمده است تا به ما کمک کند که بتوانیم کارهایی که به صورت روزمره در سازمان خود انجام میدهیم، با اثربخشی و بهرهوری بیشتری انجام دهیم. اگر نوآوری را هم کنار آن قرار دهیم، میتوانیم اقدامات جدیدی داشته باشیم که پیش از این شاید قابل انجام نبودند.»
رابطه بلاکچین و تحول دیجیتال در مدیریت داراییهای سازمان
این مشاور تحول دیجیتال با اشاره به حوزه مدیریت سازمان فناوری بلاکچین میگوید: «به دلیل عدم تمرکزی که در تعامل ذینفعان در سازمان و بیرون از سازمان ایجاد میکند، میتواند مدلهای جدید سازماندهی و مدیریت را برای سازمانها امکانپذیر کند. در فضای سنتی، موضوعی به نام تعاونیها را داریم که ریشه در تاریخ ما دارد و موضوع جدیدی نیست، اما در فضای مجازی، پیاده کردن موضوع تعاونی؛ به دلیل ویژگیهایی که دارند، کار راحتی نبوده است.»
او درباره حرکت فناوری بلاکچین به سمت سازمانهای غیرمتمرکز بیان میکند: « این حرکت باعث میشود ما بتوانیم به مدلهای سنتی نگاه جدیدتری داشته باشیم. علاوه بر این، در لایههای مختلف مدیریت سازمانها، ما با دغدغهها و چالشهای مختلفی مواجه هستیم که عموما باعث میشود مدیریت ارشد سازمان، به ویژه در هلدینگها که شرکتهای مختلفی زیرمجموعه آنهاست، با چالشهای سرسامآوری مواجه باشند که مدیریت حجم عظیم داده و دامنه وسیع فعالیتها، کار راحتی نباشد. شاید استفاده از بلاکچین بتواند کمک کند که شرکتهای بزرگ و هلدینگها بتوانند به سمت مدلهای غیرمتمرکزتر مدیریت سازمانی حرکت کنند، در عین اینکه انسجام کلی سازمان و رعایت قواعد کلی مدیریتی که در سازمان حاکم است، تحت تاثیر قرار نگیرد.»
در حوزه داراییهای دیجیتال، سازمانها عموما دو نوع دارایی دارند. علی نعمتی شهاب در این باره عنوان میکند: «داراییهای مشهود و داراییهای نامشهود دو نوع از دارایی سازمانها هستند. داراییهای مشهود یا فیزیکی، شاید در شرکتهای کوچک اهمیت چندانی نداشته باشد و با سیستم مدیریت اموال، قابل مدیریت کردن باشد، اما در سازمانهای بزرگ، از جمله دولتی و چندملیتی، مدیریت داراییهایی که در یک دامنه جغرافیایی گستردهای توزیع شدهاند، احتمالا کار راحتی نیست. زمانی که از فناوری مانند بلاکچین استفاده میکنیم که میتواند صحت و دقت دادهها و نحوه تغییر آنها را به شکل قابل قبولی مدیریت کند، این چالشها احتمالا قابلیت مدیریت بهتری پیدا میکند.»
او ادامه میدهد: «در مورد بحث داراییهای دیجیتال هم سازمانها بخشی از دارایی خود را در قالب پول نقد و اوراق بهادار نگهداری میکنند. اکنون به دلیل چالشهای قانونی که وجود دارد، نه فقط در ایران، بلکه در تمام دنیا هم شرکتها عموما به سمت تبدیل کردن داراییهای نقد و اوراق بهادار خود حتی به سمت داراییهای دیجیتال حرکت نمیکنند، اما شاید یک دهه بعد اگر چالشهای قانونگذاری حل شود، طبیعتا شرکتها به سمت استفاده از داراییهای دیجیتال به عنوان بخشی از طبقات دارایی خود حرکت میکنند. ضکن اینکه داراییهای دیجیتال میتوانند برخی از مشکلات سازمانها که به صورت سنتی برای عملیات مالی خود با آنها مواجه هستند را حل کنند.»
سازوکارهای بهکارگیری بلاکچین در سازمانها
شاید اشتباهی که اغلب مرتکب میشویم، این است که هر زمانی که به هر فناوری نگاه میکنیم، در ابتدا به خود فناوری توجه میکنیم، نه به کارکرد فناوری آن برای سازمان این مشاور تحول دیجیتال بیان میکند: «مطالبی که در این خصوص به صورت جهانی منتشر شده، اغلب در سطح کلان باقی مانده است؛ اما در حوزه اجرایی و بهکارگیری آن مطالب خاصی در دسترس نیست و تنها چند برنامه بلاکچینی معرفی شده است. احتمال برای اینکه بتوانیم از فناوری مانند بلاکچین استفاده بهینهتری داشته باشیم، بهتر است در درجه اول به فرآیندهای سازمان خود توجه کنیم و ببینیم با توجه به ابزارهایی که بلاکچین در اختیار ما قرار میدهد، کجا میتوانیم مدیریت و اجرای فرآیندهای خود را با استفاده از بلاکچین به شکل اثربخشتر و بهتر انجام دهیم.»
دیدگاهتان را بنویسید